معنی فارسی badgerer

B2

شخصی که به طور مداوم و به طرز آزاردهنده‌ای کسی را اذیت می‌کند یا سوال می‌کند.

A person who persistently bothers or asks questions in a nagging manner.

example
معنی(example):

گورکن‌زن به خاطر استدلال‌های مداومش شناخته شده بود.

مثال:

The badgerer was known for his persistent arguments.

معنی(example):

به عنوان یک گورکن‌زن، او هرگز در بحث‌ها تسلیم نمی‌شد.

مثال:

As a badgerer, he never gave up in debates.

معنی فارسی کلمه badgerer

: معنی badgerer به فارسی

شخصی که به طور مداوم و به طرز آزاردهنده‌ای کسی را اذیت می‌کند یا سوال می‌کند.