معنی فارسی badgerly
B1معنای آن به رفتار آزاردهنده و اصرار پیوسته اشاره دارد.
Having the qualities of a badger; persistently annoying or bothering.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار بدگرلی او همه را در اتاق عصبی کرده بود.
مثال:
His badgerly behavior annoyed everyone in the room.
معنی(example):
نگرش بدگرلی کودک منجر به شکایتهای مکرر شد.
مثال:
The badgerly attitude of the child led to repeated complaints.
معنی فارسی کلمه badgerly
:
معنای آن به رفتار آزاردهنده و اصرار پیوسته اشاره دارد.