معنی فارسی badinages
B1تبادل شوخی و جدا کردن صحبتهای جدی که باعث ایجاد فضای دوستانه و شاد میشود.
Light-hearted banter or playful teasing between friends or acquaintances.
- NOUN
example
معنی(example):
شوخیهای آنها باعث زنده شدن مهمانی شد.
مثال:
Their badinages made the party lively.
معنی(example):
در طول جلسه، شوخیهای آنها جو را شاداب کرد.
مثال:
During the meeting, their badinages lightened the mood.
معنی فارسی کلمه badinages
:
تبادل شوخی و جدا کردن صحبتهای جدی که باعث ایجاد فضای دوستانه و شاد میشود.