معنی فارسی badmouth
B1 /ˈbæd.maʊθ/بدگویی به معنای اظهار نظرهای منفی و انتقادی در مورد کسی به صورتی پنهانی، بدون حضور آن شخص.
To speak disparagingly about someone, often without them being present.
- verb
verb
معنی(verb):
To criticize or malign, especially unfairly or spitefully.
example
معنی(example):
صحبت بد از کسی پشت سرش کار پسندیدهای نیست.
مثال:
It's not nice to badmouth someone behind their back.
معنی(example):
او تمایل دارد در طول ناهار از همکارانش بدگویی کند.
مثال:
He tends to badmouth his colleagues during lunch.
معنی فارسی کلمه badmouth
:
بدگویی به معنای اظهار نظرهای منفی و انتقادی در مورد کسی به صورتی پنهانی، بدون حضور آن شخص.