معنی فارسی bahookie
B1لغتی غیررسمی برای اشاره به نشیمن یا پایین تنه به کار میرود.
A humorous or informal term for a person's buttocks.
- noun
noun
معنی(noun):
Backside, bottom
example
معنی(example):
او در حین بازی روی بامش افتاد.
مثال:
He fell on his bahookie during the game.
معنی(example):
مراقب باش که موقع اسکیت کردن بام خود را آسیب نزنید.
مثال:
Be careful not to hurt your bahookie when you skate.
معنی فارسی کلمه bahookie
:
لغتی غیررسمی برای اشاره به نشیمن یا پایین تنه به کار میرود.