معنی فارسی bailin

B1

بيلین، یک روش برای نجات یک بانک با تبدیل بدهی‌ها به سهام که می‌تواند به ضرر طلبکاران منجر شود.

A process used to save a bank by converting debts to equity, potentially harming creditors.

example
معنی(example):

در یک بيلین، طلبکاران ممکن است بخشی از سرمایه‌گذاری خود را از دست بدهند.

مثال:

In a bailin, creditors may lose part of their investment.

معنی(example):

قانون مربوط به بيلین برای محافظت از مالیات‌دهندگان تصویب شد.

مثال:

The law on bailin was enacted to protect taxpayers.

معنی فارسی کلمه bailin

: معنی bailin به فارسی

بيلین، یک روش برای نجات یک بانک با تبدیل بدهی‌ها به سهام که می‌تواند به ضرر طلبکاران منجر شود.