معنی فارسی bailiwick
B2 /ˈbeɪ.lɪ.wɪk/بایلی‌وک به معنای حوزه قضائی یا حرفه‌ای یک فرد، جایی که او در آن تخصص دارد و فعالیت می‌کند.
The area of jurisdiction or expertise of a professional or an official.
- noun
noun
معنی(noun):
The district within which a bailie or bailiff has jurisdiction.
معنی(noun):
A person's concern or sphere of operations, their area of skill or authority.
example
معنی(example):
هر وکیلی یک حوزه خاص دارد که در آن تخصص دارد.
مثال:
Each lawyer has a specific bailiwick they specialize in.
معنی(example):
وکیل به خاطر تخصصش در حوزه حقوق خانوادگی شناخته می‌شد.
مثال:
The attorney was known for her expertise in the bailiwick of family law.
معنی فارسی کلمه bailiwick
:
بایلی‌وک به معنای حوزه قضائی یا حرفه‌ای یک فرد، جایی که او در آن تخصص دارد و فعالیت می‌کند.
