معنی فارسی bailli
B2باالی، عنوانی برای مقام مدیریت محلی در برخی کشورها در دورههای خاص تاریخی.
A local officer or governor in certain historical contexts, especially in France.
- NOUN
example
معنی(example):
باالی توانست به خوبی مدیریت محلی را انجام دهد.
مثال:
The bailli managed the local administration effectively.
معنی(example):
در متون تاریخی، باالی به عنوان نماینده محلی قدرت خدمت میکرد.
مثال:
In historical contexts, a bailli served as a local representative of authority.
معنی فارسی کلمه bailli
:
باالی، عنوانی برای مقام مدیریت محلی در برخی کشورها در دورههای خاص تاریخی.