معنی فارسی baized

B1

باید پوششی از جنس باز داشته باشد، معمولاً در بازی‌های ساخته‌شده از نمد یا پارچه برای جلوگیری از سایش یا آسیب.

Covered with a type of cloth used in games like billiards, to provide a smooth playing surface.

example
معنی(example):

میز بیلیارد با پارچه‌ای با جنس باز پوشش داده شده بود، که آن را برای بازی‌ها مناسب می‌کرد.

مثال:

The pool table was baized, making it perfect for games.

معنی(example):

او یک میز باز را برای بازی‌های کارتی‌اش ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred a baized tabletop for his card games.

معنی فارسی کلمه baized

: معنی baized به فارسی

باید پوششی از جنس باز داشته باشد، معمولاً در بازی‌های ساخته‌شده از نمد یا پارچه برای جلوگیری از سایش یا آسیب.