معنی فارسی baja

B1

نوعی خودروی مخصوص و قابلیت عبور از زمین‌های ناهموار.

A vehicle designed for rough terrains, often modified for off-road conditions.

example
معنی(example):

او با هیجان با خودروی باجا به مزرعه گلی رفت.

مثال:

He drove his baja into the muddy field with excitement.

معنی(example):

باجا به‌طور ویژه‌ای برای زمین‌های ناهموار ساخته شده بود.

مثال:

The baja was specially built for rough terrains.

معنی فارسی کلمه baja

: معنی baja به فارسی

نوعی خودروی مخصوص و قابلیت عبور از زمین‌های ناهموار.