معنی فارسی balcon

A2

بالکن، فضایی باز در قسمت بیرونی یک ساختمان، معمولاً برای نشستن و لذت بردن از هوای آزاد طراحی شده است.

A structure that extends from the wall of a building, typically with a railing, used for sitting outside.

example
معنی(example):

زن قهوه‌اش را بر روی بالکن نوش جان کرد.

مثال:

The woman enjoyed her coffee on the balcon.

معنی(example):

او بر روی بالکن گل‌هایی کاشت تا منظره را زیباتر کند.

مثال:

He planted flowers on the balcon to beautify the view.

معنی فارسی کلمه balcon

: معنی balcon به فارسی

بالکن، فضایی باز در قسمت بیرونی یک ساختمان، معمولاً برای نشستن و لذت بردن از هوای آزاد طراحی شده است.