معنی فارسی balcone
A2بالکن، فضایی اصلی در ساختمان که معمولاً برای استراحت و گشت و گذار استفاده میشود.
A platform enclosed by a railing, projecting from the wall of a building, especially a residential building.
- NOUN
example
معنی(example):
بالکن چشماندازهای زیبایی از شهر داشت.
مثال:
The balcony had beautiful views of the city.
معنی(example):
او هر بعدازظهر کتابهایش را بر روی بالکن میخواند.
مثال:
He reads his books on the balcone every afternoon.
معنی فارسی کلمه balcone
:
بالکن، فضایی اصلی در ساختمان که معمولاً برای استراحت و گشت و گذار استفاده میشود.