معنی فارسی balija
B1نوعی کالای دستی که به طور سنتی در بعضی مناطق ساخته میشود.
A type of handcrafted item traditionally made in certain areas.
- NOUN
example
معنی(example):
بالیا به خاطر صنعتگریش معروف است.
مثال:
The balija is known for its craftsmanship.
معنی(example):
بسیاری از بالیاها در نمایشگاه هنر به نمایش گذاشته شدند.
مثال:
Many balijas were displayed at the art fair.
معنی فارسی کلمه balija
:
نوعی کالای دستی که به طور سنتی در بعضی مناطق ساخته میشود.