معنی فارسی ballache
B1اصطلاحی عامیانه برای اشاره به درد یا ناراحتی شدیدی، معمولاً در ناحیه بیضه یا در معنای عام، به عنوان شکایت از چیزی.
A slang term for severe discomfort, often used to describe a bother or a nuisance.
- noun
noun
معنی(noun):
A nuisance.
example
معنی(example):
او بعد از بازی از درد بیضه شکایت کرد.
مثال:
He complained about a ballache after the game.
معنی(example):
اینقدر نازک نارنجی نباش و فقط به ما بپیوند.
مثال:
Don't be such a ballache and just join us.
معنی فارسی کلمه ballache
:
اصطلاحی عامیانه برای اشاره به درد یا ناراحتی شدیدی، معمولاً در ناحیه بیضه یا در معنای عام، به عنوان شکایت از چیزی.