معنی فارسی ballaster
B1بالاستر: ابزاری برای تثبیت و نگهداری.
Ballaster: a tool used for stabilizing and securing.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگران از بالاستر برای محکم کردن ریلها استفاده کردند.
مثال:
The workers used a ballaster to secure the tracks.
معنی(example):
بالاستر برای نگهداری خط آهن ضروری است.
مثال:
A ballaster is essential for maintaining the railway.
معنی فارسی کلمه ballaster
:
بالاستر: ابزاری برای تثبیت و نگهداری.