معنی فارسی ballkids

A2

کودکان که در مسابقات ورزشی برای جمع‌آوری توپ‌ها کار می‌کنند.

Children who work during sports events to gather and manage balls.

example
معنی(example):

کودکان توپ برای روان‌تر کردن مسابقات تنیس ضروری هستند.

مثال:

Ballkids are essential for keeping tennis matches flowing.

معنی(example):

در طول مسابقه، چندین کودک توپ به بازیکنان کمک کردند.

مثال:

During the tournament, several ballkids helped the players.

معنی فارسی کلمه ballkids

: معنی ballkids به فارسی

کودکان که در مسابقات ورزشی برای جمع‌آوری توپ‌ها کار می‌کنند.