معنی فارسی balloonation
B1فرایند یا عمل بادکنکسازی، معمولاً به عنوان یک فعالیت سرگرمکننده یا تزئینی.
The process or act of creating or using balloons, typically for entertainment or decoration.
- NOUN
example
معنی(example):
تولید بادکنکها در این رویداد جوی شاد را ایجاد کرد.
مثال:
The balloonation of the event created a festive atmosphere.
معنی(example):
آنها برای مهمانی تولد یک تم بادکنکسازی برنامهریزی کردند.
مثال:
They planned a balloonation theme for the birthday party.
معنی فارسی کلمه balloonation
:
فرایند یا عمل بادکنکسازی، معمولاً به عنوان یک فعالیت سرگرمکننده یا تزئینی.