معنی فارسی ballooner
B2شخصی که در استفاده و مدیریت بادکنکها تخصص دارد، به ویژه در سفرهای هوایی.
A person skilled in the use and operation of balloons, especially in air travel.
- NOUN
example
معنی(example):
بادکنکساز، در آسمانها با بادکنک هوای داغ خود حرکت کرد.
مثال:
The ballooner navigated the skies in her hot air balloon.
معنی(example):
به عنوان یک بادکنکساز ماهر، او اغلب در مسابقات شرکت میکند.
مثال:
As a skilled ballooner, he often participates in competitions.
معنی فارسی کلمه ballooner
:
شخصی که در استفاده و مدیریت بادکنکها تخصص دارد، به ویژه در سفرهای هوایی.