معنی فارسی balloonish

B1

شکلی شبیه به بادکنک که معموال به حجیم بودن اشاره دارد.

Having a round or inflated appearance, reminiscent of a balloon.

example
معنی(example):

تزئین شکل بادکنکی داشت.

مثال:

The decoration had a balloonish look.

معنی(example):

لباس او بادکنکی و پف کرده بود.

مثال:

Her dress was balloonish and puffy.

معنی فارسی کلمه balloonish

: معنی balloonish به فارسی

شکلی شبیه به بادکنک که معموال به حجیم بودن اشاره دارد.