معنی فارسی ballsiest

B2

جسورترین یا ریسک‌پذیرترین اقدام یا تصمیمی که نشان‌دهنده شجاعت و قاطعیت است.

The boldest or most daring action, often implying courage and confidence.

adjective
معنی(adjective):

Tough and courageous; having balls.

example
معنی(example):

او از زمانیکه شغلش را ترک کرد، جسورترین تصمیم را گرفت.

مثال:

He made the ballsiest decision when he quit his job.

معنی(example):

جرأت جسورانه او شروع کسب و کار خود بود.

مثال:

Her ballsiest move was starting her own business.

معنی فارسی کلمه ballsiest

: معنی ballsiest به فارسی

جسورترین یا ریسک‌پذیرترین اقدام یا تصمیمی که نشان‌دهنده شجاعت و قاطعیت است.