معنی فارسی balsamiferous

B2

بالسامیدزا به گیاهانی اطلاق می‌شود که صمغ بالسام تولید می‌کنند.

Producing or yielding balsam; referring to plants that produce balsam.

example
معنی(example):

درخت بالسامید منابع با ارزشی را تأمین کرد.

مثال:

The balsamiferous tree provided valuable resources.

معنی(example):

آنها گیاهان بالسامید را برای خواص دارویی آنها مطالعه کردند.

مثال:

They studied the balsamiferous plants for their medicinal properties.

معنی فارسی کلمه balsamiferous

: معنی balsamiferous به فارسی

بالسامیدزا به گیاهانی اطلاق می‌شود که صمغ بالسام تولید می‌کنند.