معنی فارسی bandie

B1

بندیه، نوار یا باندی که برای جمع کردن یا نگه داشتن موها استفاده می‌شود.

A strip or band used to tie back hair or for decorative purposes.

example
معنی(example):

او یک بندیه پوشید تا هنگام پخت و پز موهایش را عقب نگه دارد.

مثال:

She wore a bandie to keep her hair back while cooking.

معنی(example):

عکس قدیمی نشان می‌داد که یک بندیه به دور پیشانی او گره خورده بود.

مثال:

The old photo showed a bandie tied around his forehead.

معنی فارسی کلمه bandie

: معنی bandie به فارسی

بندیه، نوار یا باندی که برای جمع کردن یا نگه داشتن موها استفاده می‌شود.