معنی فارسی bandoliered

B1

بندول شده به معنای مجهز شدن به یک بند یا کمربند حامل مهمات یا تجهیزات است.

Equipped with a bandolier, which is a belt or strap holding ammunition.

example
معنی(example):

سرباز با مهمات بندول شده بود.

مثال:

The soldier was bandoliered with ammunition.

معنی(example):

او برای مأموریت پیش رو بندول شده بود.

مثال:

He was bandoliered for the mission ahead.

معنی فارسی کلمه bandoliered

: معنی bandoliered به فارسی

بندول شده به معنای مجهز شدن به یک بند یا کمربند حامل مهمات یا تجهیزات است.