معنی فارسی bar-
B1بار، مکانی عمومی برای سرو نوشیدنیها، جایی که مردم میتوانند کنار هم جمع شوند و گفتگو کنند.
An establishment serving alcoholic beverages, usually a place for socializing.
- NOUN
example
معنی(example):
بار مکان آرامی برای معاشرت با دوستان است.
مثال:
The bar is a relaxing place to socialize with friends.
معنی(example):
بعد از کار، اغلب در بار برای یک نوشیدنی ملاقات میکنیم.
مثال:
After work, we often meet at the bar for a drink.
معنی فارسی کلمه bar-
:
بار، مکانی عمومی برای سرو نوشیدنیها، جایی که مردم میتوانند کنار هم جمع شوند و گفتگو کنند.