معنی فارسی barbarously

B1

به‌طور وحشیانه، به شیوه‌ای بی‌رحم و شرورانه.

In a savage or brutal manner.

example
معنی(example):

او در طول دعوا به‌طور وحشیانه‌ای رفتار کرد.

مثال:

He acted barbarously during the argument.

معنی(example):

تیم به‌طور وحشیانه‌ای به حریفان خود حمله کرد.

مثال:

The team barbarously attacked their opponents.

معنی فارسی کلمه barbarously

: معنی barbarously به فارسی

به‌طور وحشیانه، به شیوه‌ای بی‌رحم و شرورانه.