معنی فارسی barbarousness
C1حالت یا ویژگی بودن وحشی و بیرحم، نبود مدنیت.
The quality of being barbarous; savage or cruel behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
وحشیگری که توسط فاتحان به نمایش گذاشته شد، نگرانکننده بود.
مثال:
The barbarousness displayed by the conquerors was alarming.
معنی(example):
آنها وحشیگری بعضی از رویدادهای تاریخی را مورد انتقاد قرار دادند.
مثال:
They criticized the barbarousness of certain historical events.
معنی فارسی کلمه barbarousness
:
حالت یا ویژگی بودن وحشی و بیرحم، نبود مدنیت.