معنی فارسی bardings
B2باردینگها، زینها یا لباسهایی که به اسبها پوشانده میشود و غالباً به زیبایی تزئین شدهاند.
Decorative cloths or armor used to adorn or protect horses.
- NOUN
example
معنی(example):
باردینگهای اسبها آنها را در حین رژه با شکوه نشان میداد.
مثال:
The bardings of the horses made them look regal during the procession.
معنی(example):
او به باردینگهای پیچیده ساخته شده توسط هنرمندان بااستعداد تحسین کرد.
مثال:
He admired the intricate bardings crafted by the talented artisans.
معنی فارسی کلمه bardings
:
باردینگها، زینها یا لباسهایی که به اسبها پوشانده میشود و غالباً به زیبایی تزئین شدهاند.