معنی فارسی bareknuckles

B1

به معنای مبارزات بدون استفاده از دستکش، که به شدت و خطر آن تاکید دارد.

Fighting or boxing without gloves; associated with a raw and brutal fighting style.

example
معنی(example):

او با دست‌های خالی وارد رینگ شد و آماده مبارزه بود.

مثال:

He entered the ring with bareknuckles, ready for a fight.

معنی(example):

مبارزات با دست‌های خالی به خاطر خشونتشان معروف هستند.

مثال:

Bareknuckles fights are known for their brutality.

معنی فارسی کلمه bareknuckles

: معنی bareknuckles به فارسی

به معنای مبارزات بدون استفاده از دستکش، که به شدت و خطر آن تاکید دارد.