معنی فارسی barkcutter
A2کسی که پوست درخت را برمیدارد، معمولاً در صنعت چوب یا کشاورزی.
A person or tool that removes bark from wood or trees.
- NOUN
example
معنی(example):
بُرندهی پوست به طور ماهرانهای پوست درخت را برداشت.
مثال:
The barkcutter skillfully removed the bark from the tree.
معنی(example):
او به عنوان یک بُرندهی پوست، مسئول سلامتی درخت بود.
مثال:
As a barkcutter, she was responsible for the tree's health.
معنی فارسی کلمه barkcutter
:
کسی که پوست درخت را برمیدارد، معمولاً در صنعت چوب یا کشاورزی.