معنی فارسی barnabite

B1

بارنابیتی، به فردی اطلاق می‌شود که به اجتماع خاصی از مؤمنین پیوسته و در خدمت به دیگران فعال است.

A member of a religious order founded by Saint Barnabas, often engaged in educational and charitable works.

example
معنی(example):

جامعه بارنابیتی بر آموزش و خیریه تمرکز داشت.

مثال:

The barnabite community focused on education and charity.

معنی(example):

بسیاری از بارنابیتی‌ها زندگی خود را به خدمت به نیازمندان اختصاص می‌دهند.

مثال:

Many barnabites dedicate their lives to serving those in need.

معنی فارسی کلمه barnabite

: معنی barnabite به فارسی

بارنابیتی، به فردی اطلاق می‌شود که به اجتماع خاصی از مؤمنین پیوسته و در خدمت به دیگران فعال است.