معنی فارسی barndoor
B1در ورودی بزرگ یک انبار که معمولا به سمت بیرون باز میشود.
A large door that opens outward, commonly found on barns.
- NOUN
example
معنی(example):
در انبار تمام شب باز مانده بود.
مثال:
The barndoor was left open all night.
معنی(example):
ما در انبار را به رنگ قرمز روشن رنگ کردیم.
مثال:
We painted the barndoor a bright red color.
معنی فارسی کلمه barndoor
:
در ورودی بزرگ یک انبار که معمولا به سمت بیرون باز میشود.