معنی فارسی barrable

B1

به معنی قابلیت بارگذاری یا تحمل وزن دارد.

Able to bear weight or to be loaded.

example
معنی(example):

سقف قابل بارگذاری است و تعمیر آن آسان است.

مثال:

The roof is barrable, making it easy to repair.

معنی(example):

این ماده قابل بارگذاری است و می‌تواند وزن زیادی را تحمل کند.

مثال:

This material is barrable and can support a lot of weight.

معنی فارسی کلمه barrable

: معنی barrable به فارسی

به معنی قابلیت بارگذاری یا تحمل وزن دارد.