معنی فارسی barrabora
B1ساختاری یا ابزاری که برای هنری خاص یا نماد خاصی استفاده میشود.
An item or tool used for a particular artistic or symbolic purpose.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از بارابورا برای خلق آثار هنری استفاده کردند.
مثال:
They used a barrabora to create the artwork.
معنی(example):
بارابورا نماد اتحاد در جامعه است.
مثال:
The barrabora symbolizes unity in the community.
معنی فارسی کلمه barrabora
:
ساختاری یا ابزاری که برای هنری خاص یا نماد خاصی استفاده میشود.