معنی فارسی barrer

B1

مانع به شخص یا چیزی اطلاق می‌شود که مانع حرکت یا پیشرفت دیگران می‌شود.

A person or thing that obstructs or prevents movement or progress.

example
معنی(example):

نگهبان امنیت به عنوان یک مانع عمل کرد تا از ورود افراد مشکل‌ساز جلوگیری کند.

مثال:

The security guard acted as a barrer to keep out troublemakers.

معنی(example):

در یک مسابقه، او مانعی بود که از رقابت ناعادلانه جلوگیری کرد.

مثال:

In a race, he was the barrer who prevented unfair competition.

معنی فارسی کلمه barrer

: معنی barrer به فارسی

مانع به شخص یا چیزی اطلاق می‌شود که مانع حرکت یا پیشرفت دیگران می‌شود.