معنی فارسی barrowman
B1فردی که بارو یا گاری را هل میدهد و بارها را حمل میکند، به ویژه در بازارها.
A man who pushes a wheelbarrow, often in a market or hauling goods.
- NOUN
example
معنی(example):
بارور سبزیجات خود را به بازار هل داد.
مثال:
The barrowman pushed his cart full of vegetables to the market.
معنی(example):
به عنوان یک بارور، او کالاها را به مکانهای مختلف تحویل میداد.
مثال:
As a barrowman, he delivered goods to various locations.
معنی فارسی کلمه barrowman
:
فردی که بارو یا گاری را هل میدهد و بارها را حمل میکند، به ویژه در بازارها.