معنی فارسی bartended
B1بارتند به معنای تهیه و سرو نوشیدنیها در بار یا رستوران، گذشته فعل است.
Past form of 'bartend', to have served drinks at a bar or restaurant.
- verb
verb
معنی(verb):
To tend a bar; to act as a barman.
example
معنی(example):
او به مدت پنج سال bartended کرد قبل از اینکه به شغل جدیدی برود.
مثال:
He bartended for five years before moving to a new career.
معنی(example):
او در رویدادهای مختلف bartended کرد تا تجربه کسب کند.
مثال:
She bartended at different events to gain experience.
معنی فارسی کلمه bartended
:
بارتند به معنای تهیه و سرو نوشیدنیها در بار یا رستوران، گذشته فعل است.