معنی فارسی bartered
B1گذشته فعل barter، که به معنای مبادله کالاها یا خدمات بدون استفاده از پول است.
Past form of 'barter', to have exchanged goods or services without using money.
- verb
verb
معنی(verb):
To exchange goods or services without involving money.
مثال:
She bartered a bonsai for one of the rare books in my library.
example
معنی(example):
او دوچرخه قدیمی‌اش را برای یک لپ‌تاپ جدید مبادله کرد.
مثال:
He bartered his old bicycle for a new laptop.
معنی(example):
آن‌ها با همسایگان برای سبزیجات تازه معامله کردند.
مثال:
They bartered with neighbors for fresh vegetables.
معنی فارسی کلمه bartered
:
گذشته فعل barter، که به معنای مبادله کالاها یا خدمات بدون استفاده از پول است.
