معنی فارسی baseballer
B1بازیکن بیس بال، شخصی که به طور حرفهای ورزش بیس بال را انجام میدهد.
A person who plays baseball, especially at a professional level.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک بازیکن بیس بال بااستعدادی بود که در لیگهای اصلی بازی میکرد.
مثال:
He was a talented baseballer who played in the major leagues.
معنی(example):
بسیاری از رویاها توسط یک بازیکن بیس بال جوان در فصل اولش به حقیقت میپیوندند.
مثال:
Many dreams are made true by a young baseballer in his first season.
معنی فارسی کلمه baseballer
:
بازیکن بیس بال، شخصی که به طور حرفهای ورزش بیس بال را انجام میدهد.