معنی فارسی basellaceous
B1مربوط به خانواده باسلاسه، به ویژه در اشاره به نوعی گیاه.
Relating to or characteristic of the family Basellaceae, especially in terms of plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان باسلاسه در محیطهای گرم و مرطوب به خوبی رشد میکنند.
مثال:
The basellaceous plants thrive in warm, humid environments.
معنی(example):
در کشاورزی، محصولات باسلاسه به خاطر عملکرد و طعمشان ارزشمند هستند.
مثال:
In agriculture, basellaceous crops are valued for their yield and flavor.
معنی فارسی کلمه basellaceous
:
مربوط به خانواده باسلاسه، به ویژه در اشاره به نوعی گیاه.