معنی فارسی basementward

B1

به سمت زیرزمین، به حرکتی اشاره دارد که به سمت زیرزمین انجام می‌شود.

Indicating a direction towards the basement.

example
معنی(example):

مسیر به سمت زیرزمین بود، اما ما تصمیم گرفتیم در طبقه بالا بمانیم.

مثال:

The path led basementward, but we decided to stay upstairs.

معنی(example):

او به سمت زیرزمین اشاره کرد تا نشان دهد انبار کجاست.

مثال:

He pointed basementward to indicate where the storage was.

معنی فارسی کلمه basementward

: معنی basementward به فارسی

به سمت زیرزمین، به حرکتی اشاره دارد که به سمت زیرزمین انجام می‌شود.