معنی فارسی baserunning

B2

عمل دویدن از یک پایه به پایه دیگر در بیسبال که برای کسب امتیاز انجام می‌شود.

The act of running between bases in baseball, important for scoring.

example
معنی(example):

دویدن بین پایه‌ها در بیسبال برای کسب امتیاز حیاتی است.

مثال:

Baserunning is crucial in baseball to score runs.

معنی(example):

او به خاطر مهارت‌های استثنایی‌اش در دویدن بین پایه‌ها شناخته شده است.

مثال:

He is known for his exceptional baserunning skills.

معنی فارسی کلمه baserunning

: معنی baserunning به فارسی

عمل دویدن از یک پایه به پایه دیگر در بیسبال که برای کسب امتیاز انجام می‌شود.