معنی فارسی bashment
B1بزم، نوعی مهمانی یا جشن شاد که معمولاً با موسیقی و رقص همراه است.
A lively party or celebration, often featuring music and dancing.
- noun
noun
معنی(noun):
(especially Jamaican) A party or rave.
معنی(noun):
(especially Jamaican) Dancehall music.
example
معنی(example):
مهمانی واقعاً یک بزم شاداب بود با رقصهای زیاد.
مثال:
The party was a real bashment with lots of dancing.
معنی(example):
همه با وجود باران از این بزم لذت بردند.
مثال:
Everyone enjoyed the bashment despite the rain.
معنی فارسی کلمه bashment
:
بزم، نوعی مهمانی یا جشن شاد که معمولاً با موسیقی و رقص همراه است.