معنی فارسی basketlike

B1

شبیه سبد، به شکلی که ویژگی‌های یک سبد را داشته باشد.

Resembling a basket in shape or characteristics.

example
معنی(example):

کیف به شکل و طراحی شبیه سبد است.

مثال:

The bag is basketlike in shape and design.

معنی(example):

مدل موی او شبیه سبد بود، با بافت‌های پیچیده.

مثال:

Her hairstyle was basketlike, with intricate weaves.

معنی فارسی کلمه basketlike

: معنی basketlike به فارسی

شبیه سبد، به شکلی که ویژگی‌های یک سبد را داشته باشد.