معنی فارسی basketries
B1کلمهای برای اشاره به مکانها یا کارگاههایی که در آنها سبد بافی انجام میشود.
Places or workshops where baskets are made.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگاه در انواع سبدها تخصص دارد.
مثال:
The workshop specializes in various basketries.
معنی(example):
ما در طول سفرمان از چند ترفند سبدبافی بازدید کردیم.
مثال:
We visited several basketries during our trip.
معنی فارسی کلمه basketries
:
کلمهای برای اشاره به مکانها یا کارگاههایی که در آنها سبد بافی انجام میشود.