معنی فارسی bastaard
B2باسطارد، اصطلاحی توهینآمیز برای اشاره به فردی ناخلف یا بیسرپرست.
A derogatory term used for a person born out of wedlock.
- NOUN
example
معنی(example):
او در خشم مرا باسطارد نامید.
مثال:
He called me a bastaard in anger.
معنی(example):
این اصطلاح باسطارد در بسیاری از زمینهها میتواند توهینآمیز باشد.
مثال:
The term bastaard can be offensive in many contexts.
معنی فارسی کلمه bastaard
:
باسطارد، اصطلاحی توهینآمیز برای اشاره به فردی ناخلف یا بیسرپرست.