معنی فارسی bastant
B1بستنت، اصطلاحی برای توصیف محیط یا خاکی با ویژگیهای خاص برای کاشت.
Referring to an area rich in certain plant species.
- OTHER
example
معنی(example):
درختان باستنت به سمت آسمان دراز میشدند.
مثال:
The bastant trees were reaching for the sky.
معنی(example):
یک منطقه باستنت میتواند شامل انواع مختلفی از گیاهان باشد.
مثال:
A bastant area can hold many different kinds of plants.
معنی فارسی کلمه bastant
:
بستنت، اصطلاحی برای توصیف محیط یا خاکی با ویژگیهای خاص برای کاشت.