معنی فارسی bastinadoing
B1بستینادو کردن به عمل تنبیه پا به وسیله ضربه زدن به آن اشاره دارد و به عنوان یک عمل بیرحمانه در تاریخ شناخته میشود.
The act of punishing by beating the soles of the feet.
- verb
verb
معنی(verb):
To punish a person by beating the bare soles of the feet, using a stick or truncheon.
example
معنی(example):
بستینادو کردن روزگاری روشی برای اجرای قانون بود.
مثال:
Bastinadoing was once a method of enforcing law.
معنی(example):
مفهوم بستینادو کردن بر بیرحمی برخی از روشها تأکید دارد.
مثال:
The concept of bastinadoing highlights the cruelty of some practices.
معنی فارسی کلمه bastinadoing
:
بستینادو کردن به عمل تنبیه پا به وسیله ضربه زدن به آن اشاره دارد و به عنوان یک عمل بیرحمانه در تاریخ شناخته میشود.