معنی فارسی batell

B1

تنظیم و مرتب کردن افکار یا احساسات به گونه‌ای که به نحو احسن بیان شود.

To organize or manage one's thoughts or emotions effectively.

example
معنی(example):

تیم باید افکار خود را قبل از ارائه مرتب می‌کرد.

مثال:

The team needed to batell their thoughts before the presentation.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در شرایط استرس‌زا احساساتش را کنترل کند.

مثال:

He chose to batell his emotions during the stressful situation.

معنی فارسی کلمه batell

: معنی batell به فارسی

تنظیم و مرتب کردن افکار یا احساسات به گونه‌ای که به نحو احسن بیان شود.