معنی فارسی batement

B1

کاهش، کاهش یا فرونشینی در شدت یا مقدار چیزی.

The act of reducing or decreasing something.

example
معنی(example):

کاهش صدا به ما اجازه داد روی کارمان تمرکز کنیم.

مثال:

The batement of the noise allowed us to concentrate on our work.

معنی(example):

آن‌ها به دلیل مشکلات مالی درخواست کاهش هزینه‌ها را کردند.

مثال:

They requested a batement of the fees due to financial difficulties.

معنی فارسی کلمه batement

: معنی batement به فارسی

کاهش، کاهش یا فرونشینی در شدت یا مقدار چیزی.