معنی فارسی baublery

B1

باوبلری، نوعی اثر هنری یا شیء خاص که به زیبا‌سازی فضا کمک می‌کند.

A type of artistic object or item that contributes to the beautification of a space.

example
معنی(example):

هنرمند یک مجسمه ایجاد کرد که شبیه به باوبلری است.

مثال:

The artist created a sculpture that resembles a baublery.

معنی(example):

مجموعه او شامل انواع وسایل باوبلری است.

مثال:

Her collection includes a variety of baublery items.

معنی فارسی کلمه baublery

: معنی baublery به فارسی

باوبلری، نوعی اثر هنری یا شیء خاص که به زیبا‌سازی فضا کمک می‌کند.